اگر شما هم مثل من مشترک RSS سایت های خبری لینوکسی باشید حتما از موضوع صحبت بحث برانگیز مارک شاتلورث (Mark Shuttleworth) مطلع شده اید. پست های ماه اکتبر من همگی به بحث های غیرعملی اما مهم اختصاص داشتند، بنابراین تصمیم گرفتم این بار نیز در مورد موضوعی مشابه که ممکن است برای کاربران لینوکس فارسی زبان ناشناخته باشد بنویسم. امیدوارم در هفته آینده پست لاتک فارسی را اضافه کنم. در ضمن با اینکه تعداد زیادی در نظر سنجی نوع RSS شرکت نکردند، همه به جز خودم مایل به خواندن تمام پست در Google Reader خود هستند! به خاطر احترام به نظر دیگران (بخوانید چون نظر سنجی گذاشتم و می خواهم خودم را دموکراتیک نشان دهم) از این پس پست ها به صورت کامل دریافت می کنید. ولی فکر می کنم RSS خلاصه باعث می شود که دوستان مجبور شوند به صفحه پست بیایند و (شاید) در بحث مشارکت داشته باشند.
خوب اولین سوالی که مطرح می شود این است که مارک شاتلورث کیست؟ به نظر من مارک شاتلورث استیو جابز دنیای لینوکس است. مردی که با دید عالی خود پروژه اوبونتو را پایه گذاری کرد و سهم بزرگی در افزایش محبوبیت لینوکس به عنوان سیستم عامل دسکتاپ دارد. من اعتقاد دارم امروز لینوکس روی دسکتاپ یعنی اوبونتو. مارک پس از فروش کمپانی خود در آفریقای جنوبی به ارزش ۵۷۵ میلیون دلار به لندن رفت و کمپانی کانونیکال را پایه گذاری کرد. همچنین مارک از اولین کسانی است که با هزینه شخصی به سفر فضایی رفته است.
در LinuxCon 2009 آخرین نطق اصلی با شاتلورث بود. بعد از خواندن این جوابیه به مارک درReader به موضوع علاقه مند شدم. مخصوصا اینکه این جوابیه از سوی مدیر سایت GeekFeminism (واقعا دوست دارم با چشم های خودم یکی از این گیک های فمینیست را ببینم) تنظیم شده بود. برای این که قضاوت بهتری از صحبت های مارک داشته باشم ویدیو صحبت را دانلود و مشاهده کردم. زمان صحبت ۵۵ دقیقه است و به نظر من ارایه عالی بود. نکته جالب دیگر محیط اجرای کنفرانس است. با اینکه پشت سر مارک اسم اسپانسر ها که هر کدام شرکت های بزرگی هستند نوشته شده بود (IBM, Intel, Dell) سالن اجرا خیلی حقیر به نظر می رسید و اکثر صندلی های سمت راست جلو خالی بودند. در ردیف های آخر هم یک سری گیک با شلوارک نشسته بودند! چون امسال ویدوهای کنفرانس Java One را هم دیده بودم باید بگویم که این دو کنفرانس قابل مقایسه نبودند! خالی از لطف نیست که نظر Cay Horstmann در مورد کنفرانس Oracle Open World را هم بشنویم:
خوب بعد از مقدمه طولانی بالا به اصل مطلب بپردازیم. مارک در حدود دقیقه ۳۵ ارایه جمله های زیر را می گوید که باعث رنجش فمینیست ها شده است:
چند کامنت به این پست به نظر من جالب بودند:
در مورد کامنت دوم نمی توانم نظر بدهم چون از تخصص من خارج است ولی منطقی به نظر می رسد.
خوب اولین سوالی که مطرح می شود این است که مارک شاتلورث کیست؟ به نظر من مارک شاتلورث استیو جابز دنیای لینوکس است. مردی که با دید عالی خود پروژه اوبونتو را پایه گذاری کرد و سهم بزرگی در افزایش محبوبیت لینوکس به عنوان سیستم عامل دسکتاپ دارد. من اعتقاد دارم امروز لینوکس روی دسکتاپ یعنی اوبونتو. مارک پس از فروش کمپانی خود در آفریقای جنوبی به ارزش ۵۷۵ میلیون دلار به لندن رفت و کمپانی کانونیکال را پایه گذاری کرد. همچنین مارک از اولین کسانی است که با هزینه شخصی به سفر فضایی رفته است.
در LinuxCon 2009 آخرین نطق اصلی با شاتلورث بود. بعد از خواندن این جوابیه به مارک درReader به موضوع علاقه مند شدم. مخصوصا اینکه این جوابیه از سوی مدیر سایت GeekFeminism (واقعا دوست دارم با چشم های خودم یکی از این گیک های فمینیست را ببینم) تنظیم شده بود. برای این که قضاوت بهتری از صحبت های مارک داشته باشم ویدیو صحبت را دانلود و مشاهده کردم. زمان صحبت ۵۵ دقیقه است و به نظر من ارایه عالی بود. نکته جالب دیگر محیط اجرای کنفرانس است. با اینکه پشت سر مارک اسم اسپانسر ها که هر کدام شرکت های بزرگی هستند نوشته شده بود (IBM, Intel, Dell) سالن اجرا خیلی حقیر به نظر می رسید و اکثر صندلی های سمت راست جلو خالی بودند. در ردیف های آخر هم یک سری گیک با شلوارک نشسته بودند! چون امسال ویدوهای کنفرانس Java One را هم دیده بودم باید بگویم که این دو کنفرانس قابل مقایسه نبودند! خالی از لطف نیست که نظر Cay Horstmann در مورد کنفرانس Oracle Open World را هم بشنویم:
راستش ارایه مارک بسیار خوب بود و من به عنوان یک الگوی خوب در مدیریت software release آن را به مدیر پروژه تیمم دادم تا ببیند بلکه کمی یاد بگیرد. ایده ها و روش های بیان شده بسیار مدرن بود مثل automated testing و خوب واقعا جای تعجب ندارد که چگونه اعضای تیم اوبونتو می توانند با این نظم مثال زدنی محصول خود را هر ۶ ماه یک بار ارایه کنند. به همه کسانی که به بحث مدیرت تولید نرم افزار علاقه مند هستم توصیه می کنم این ویدیو را ببینند."Yesterday, I wrote that Oracle OpenWorld seemed a bit bigger than Java One. Today when I saw the crowds during daytime I realized how naive I was. This is a HUGE conference, filling the main Moscone building, Moscone West, and two hotels."
خوب بعد از مقدمه طولانی بالا به اصل مطلب بپردازیم. مارک در حدود دقیقه ۳۵ ارایه جمله های زیر را می گوید که باعث رنجش فمینیست ها شده است:
خوب جمله بالا تنها بخشی از اتهامات مارک است. دو اتهام دیگر مارک استفاده از guys به جای people و mom, grandma است. می توانید همه صحبت های به اصطلاح تبعیض آمیز مارک را در این صفحه ببینید. راستش من به عنوان کسی که انگلیسی زبان دومش است وقتی صحبت ها را شنیدم اصلا متوجه نشدم که به کار بردن guys به جای people ممکن است تبعیض آمیز باشد و موقع گفتن جمله به اصطلاح تبعیض آمیز همراه بقیه جمعیت حاضر خندیدم! برخلاف فمینیست ها برداشت من از مارک یک آدم خیلی باحال و با انرژی بود که کمی هم شوخی چاشنی سخنرانی خود کرده بود. به هر حال این نویسنده فمینیست صحبت های به اصلاح تبعیض آمیز مارک را به عنوان چند تا مگس در سوپ توصیف کرده که کل سوپ را باید دور ریخت!"How many of you guys know Till [Kamppeter]... making sure that your printer, your mom's printer, my grandma's printer just work out of the box...if we can do the same with sound, if we can do the same with wi-fi, we can do the same for various other amazing subsystems that are going to come into the kernel...if we approach this from the perspective of saying "How do we make this just awesome for end users" then we'll have less trouble explaining to girls what we actually do."
چند کامنت به این پست به نظر من جالب بودند:
در مورد کامنت اول باید بگویم که بعضی ها متاسفانه اینقدر تو ایدولوژی احمقانه خود ذوب هستند که حتی یک شوخی به این باحالی را هم نمی گیرند و خوب ..."There is no fly in the soup... its just a little lump of pepper! Alas, not everyone has the same taste"
"As an American English speaker, I have a hard time taking the usage of the term 'guys' in the speech as anything other than a generic reference to a group of people, commonly used by both men and women.
People use the mom and grandma references all the time without them being labeled as a sexist comments."
"I think the only real sexist things he said were the opening joke and "explaining to girls" remark. The thing about mom and grandma is something that everyone on the net uses. It's just shorthand for clueless users. And "guys" is what I call everyone. In Spanish the male pronoun is used for groups of mixed sexes."
"Can't you see, this is a battle to keep one of the last bastions of male supremacy alive!
THEY corrupted our right to vote, work, go to war, they even try to rule us now (Germany has already fallen) ... erm YOU WITCH! (Though I suspect that people wont try to torture and burn you now ... ah the good old days )"
در مورد کامنت دوم نمی توانم نظر بدهم چون از تخصص من خارج است ولی منطقی به نظر می رسد.
در مورد نظر سوم هم به نظر من این مساله سکسیسم خیلی بی مزه شده و همراه با اسپرسو به صورت سمبل روشنفکری (پوشالی) در آمده است. من برای قبول یک مساله به مدرک نیاز دارم. اتفاقا چند روز پیش همین بحث سر کلاس زبان مطرح شده بود که آیا زن و مرد مساویند و .... استاد گرامی ما گفت که در رشته های هنری خانم ها پیشتاز هستند! من از استاد پرسیدم چند تا فیلم واقعا خوب دیده اید که کارگردان زن داشته باشند؟ گفت که زن ها در طول ۱۰۰ سال گذشته تحت فشار بوده اند و خوب فرصت ارایه نداشته اند! ببینید این جواب برای من دلیل کافی نیست. من به evidence نیاز دارم! اولا من نمی گویم که از نظر پتانسیل فکری زنان ضعیف تر از مردان هستند ولی با توجه به واقعیت های تاریخی و حالا هر چی اسمش را می گذارید هم اکنون در بعضی از رشته ها مردها پیشتاز هستند! (و البته در بسیاری از رشته ها نیز زنان عملکرد بهتری دارند)
یکی از جاهایی که این تفاوت مشهود است رشته های مربوط به علوم کامپیوتر است. در تیم کنونی نرم افزاری ما دختر وجود دارد و من به چشم خود دختری که بتواند برنامه بنویسد ندیده ام! (منظورم از برنامه Hello World نیست) البته مسلما این افراد وجود دارد اما تعدادشان کم است. این واقعیت دنیای امروز IT است. اگر ۲۰ سال دیگر این موضوع تغییر کرد من هم نظرم را عوض می کنم که تعداد مردان و زنان موفق در صنعت IT برابر است! حتی اگر مارک این مساله را جدی بیان کرده بود من با آن موافقت می کردم! ولی فکر می کنم که یک شوخی بود نه چیزی که بخواهد دختران را از لینوکس باز دارد.
کامنت آخر هم که توسط یک دختر نوشته شده بسیار جالب است. نظر شما در مورد تبعیض جنسیتی در صحبت های مارک چیست؟ آیا شما نیز مثل من معتقید که تعداد دختران موفق در دنیای کامپیوتر و به خصوص لینوکس از پسر ها کم تر است؟ آیا دختری وجود دارد که وبلاگ من را بخواند و نظر بدهد؟
یکی از جاهایی که این تفاوت مشهود است رشته های مربوط به علوم کامپیوتر است. در تیم کنونی نرم افزاری ما دختر وجود دارد و من به چشم خود دختری که بتواند برنامه بنویسد ندیده ام! (منظورم از برنامه Hello World نیست) البته مسلما این افراد وجود دارد اما تعدادشان کم است. این واقعیت دنیای امروز IT است. اگر ۲۰ سال دیگر این موضوع تغییر کرد من هم نظرم را عوض می کنم که تعداد مردان و زنان موفق در صنعت IT برابر است! حتی اگر مارک این مساله را جدی بیان کرده بود من با آن موافقت می کردم! ولی فکر می کنم که یک شوخی بود نه چیزی که بخواهد دختران را از لینوکس باز دارد.
کامنت آخر هم که توسط یک دختر نوشته شده بسیار جالب است. نظر شما در مورد تبعیض جنسیتی در صحبت های مارک چیست؟ آیا شما نیز مثل من معتقید که تعداد دختران موفق در دنیای کامپیوتر و به خصوص لینوکس از پسر ها کم تر است؟ آیا دختری وجود دارد که وبلاگ من را بخواند و نظر بدهد؟
درود بر ويكو ي گرامي. همونطور كه گفته بودي براي من وبلاگت خيلي تخصصيه اما بحث جالبي بود ، به ويژه كه لطف كردي و از من هم ذكري كردي ! ممنون. در ادامه ي همون نظر بايد از خودمون بپرسيم: چند دختر دلشون مي خواسته فيلمساز بشن و پدر-مادرشون، معلماشون، محدوديت كنكور و جامعه نگذاشته؟! خوبه مقايسه كنيم كه اگه در 5 فيلمساز زن يكي رخشان بني اعتماد در مي آد (از تهمينه ميلاني حرف نمي زنم!) يعني 20% فيلمساز خوب. آيا در ميان مردان هم با خيل عظيمشون 20% كارگردان خوب داريم ؟!/ فرنود
پاسخحذفبا خوش آمدگویی خدمت فرنود گرامی!
پاسخحذفامیدوارم در آینده یک سری بحث های عمومی تر هم داشته داشیم. راستش من مطمین نیستم که مقایسه درصدی خیلی دقیق است یا نه! مثلا توی ۲۵۰ فیلم برتر IMDB چند تاشون متعلق به یک کارگردان زن؟ بالا هم گفتم که این بحث یک کم subjective شده و باید یک مطالعه روش صورت بگیره تا بگه که وضعیت به چه صورت است!
دوست دارم نظرتون رو در مورد فمینیست ها و به خصوص موضوع این پست بدونم!
البته بحث خيلي به ديدگاه و تجربيات هر فردي بستگي داره. من به چشم خودم بارها ديدم كه به دخترها اجازه داده نشده استعدادشون در هنر بارور بشه. از طرف ديگه هميشه بي تفاوتيشون رو هم به سياست و كسب قدرت در جامعه ديدم. يعني بيش از قدرت در جامعه به قدرت در خانه علاقمندن ! اما باور دارم كه فرصت هاي برابر اين مرزبندي ميان زن و مرد رو از بين مي بره.براي همين هم با فمينيست هايي چون تهمينه ميلاني مشكل دارم چون هميشه به اين مرزبندي دامن مي زنن.من هوادار برابري هستم و نه جنگ دو جنس./هر دو خواهر من در رشته هاشون مديران بسيار كارآمد و موفقي در اومدن. يكي كه به رشته ي تو نزديكتره(مهندس الكترونيك در آمريكا)هميشه مي گفت برابري يعني هر كاري كه مردان مجاز هستند انجام بدن، اگه زني بخواد بتونه انجام بده و كسي مانعش نشه. دست بر قضا اين خواهر من خيلي فروتنه و چندي پيش كه از كنجكاوي نامش رو در اينترنت جستجو كردم ديدم كلي اختراع و دستاورد فني به نامش ثبت شده و هرگز به من چيزي در اين مورد نگفته بود! پس حتا در خيطه هاي "مردانه" در صورت فرصت برابر مي تونن زن ها كامياب و پيروز باشن.
پاسخحذفDem habe ich nichts hinzuzufügen, total einverstanden Sir!
پاسخحذف